گزارش خبر گزاری ایران پرس نیوز از تحصن روز دوشنبه 30 مهر86

در دانشگاه بین المللی قزوین چه گذشت؟
گزارش دریافتی: امروز (30 مهر) دانشجویان دانشگاه بین المللی قزوین دست به تحصن گسترده زدند وراس ساعت یازده صبح در حیاط مرکزی دانشگاه و زیر دوربین مدار بسته آن تجمع نمودند، دانشجویان که تعداد آنها بالغ بر پانصد نفر بود ظروف غذای خود را در محوطه حیاط انداختند و با سر دادن شعار دانشگاه پادگان نیست ، غفوری فرد بیا بیا،مسئول بی لیاقت استعفا استعفا، خواستار حضور رئیس دانشگاه در بین خود و پاسخگویی وی بودند اما متاسفانه حسن غفوری فرد(نماینده مجلس، عضور حزب موتلفه اسلامی، عضو حزب وفاداران انقلاب اسلامی، معاون پیشین هاشمی رفسنجانی و...) با دادن این پیام که اگر تا صبح قیامت بایستید هم نخواهم آمد! به خواسته های دانشجویان پشت کرد، از سوی دیگر دانشجویان زیر تابش سوزان آفتاب همچنان با سر دادن شعار بر خواسته های خود پا فشاری نمودند، حراست دانشگاه مانع حضور خبرنگاران منتظر در مقابل ورودی دانشگاه به داخل شد، صدا و سیما هم حاضر نشد ظلمی که امروز به دانشجویان دانشگاه بین المللی قزوین رفت را پوشش خبری دهد، نزدیک اذان مغرب غفوری فرد همراه با دو محافظ خود در حالی که نماینده ولی فقیه در دانشگاه نیز دانشجویان را به آرامش دعوت می کرد در بالای پله های شمالی دانشگاه ایستاد و دانشجویان متحصن نیز خود را به آنجا رساندند، یکی از دانشجویان متن خواسته های دانشجویان را برای رئیس دانشگاه قرائت کرد ولی او در حالی که لبخند می زد گفت الان وقت نماز است همه با هم می رویم نماز می خوانیم بعد در مسجد برایتان سخنرانی می کنم!!! در این هنگام دانشجویان با هو کردن وی از رفتن به مسجد خودداری کردند و تا ابتدای شب با روشن کردن شمع و سر دادن شعار دانشجوی با غیرت حمایت حمایت ، به تحصن ادامه داند، ولی حسن غفوری فرد حتی حاضر نشد لحظه ای از دفتر خود برای پاسخگویی به دانشجویان خارج گردد.اما بشنوید از پایان ماجرا که لحظه تاوان پس دادن گماشته احمدی نژاد(غفوری فرد) در دانشگاه بود:دانشجویان خشمگین که از عدم حضور غفوری فرد بشدت ناراحت و عصبی بودند زمانی که وی برای ترک دانشگاه همراه با محافظان شخصی خود در حال ترک دانشگاه بود بشدت وی را هو کردند و با گفتن استعفا استعفا وی را بدرقه نمودند، این وضعیت تا بیرون دانشگاه و در داخل شهر نیز ادامه داشت! تا هنگامی که حسن غفوری فرد سوار خودروی شخصی اش شد و پا به فرار گذاشت...